ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 91/3/13 8:39 عصر
مناجات گنجشک با خدا
گنجشک با خدا قهر بود ...
روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت...
فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد.
و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست.
گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی.
این طوفان بی موقع چه بود؟
چه می خواستی؟
لانه محقرم کجای دنیا را گرفت ه بود؟
و سنگینی بغضی راه کلامش بست...
سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند . خدا گفت : ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمین مار پر گشودی.
گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود .
خدا گفت : و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی! اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت.
های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد.

کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 91/3/13 8:5 عصر

زمانی که مرگ فرا میرسد 
(کَلا إِذَابَلَغَتِ التَّرَاقِیَ )(26)
چنین نیست که گمان میبرند. هنگامی که جان به گلوگاه برسد... .
زمانی که روح به گلوگاه میرسد، و آخرین لحظات عمر درمیرسد، و سختیهای جان کندن و جان دادن هراسانگیز پیش میآید، و غم و اندوهی درمیرسد که چشمها از آن خیره میگردد . . . حاضران پیرامون شخص محتضر حلقه میزنند و به کوشش و تلاش میافتند چارهای بیابند یا وسیلهای پیدا بکنند تا جان غمزده را دریابد و نگذارد او جان بدهد و ازدست برود:
(وَقِیلَمَنْ رَاقٍ) (27)
(از طرف حاضران و اطرافیان سراسیمه و دستپاچ? او، عاجزانه و مأیوسانه) گفته میشود: آیا کسی هست که (برای نجات او) افسون و تعویذی بنویسد؟!. شاید دعا و نوشتهای فائدهای بدهد! . . شخص غمزده با شدائد مرگ و نزع روان درهم میپیچد و طومار عمرش در هم مینوردد . . .
(وَالْتَفَّتِالسَّاقُ بِالسَّاقِ) (29)
ساق پائی به ساق پائی میپیچد و پاها جفت یکدیگر میگردد.
هر چارهای پوچ درمیآید.
(إِلَىرَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ) (30)
در آن روز، بازگشت (همگان) به سوی پروردگارت خواهد بود
این وبلاگم اجر معنویش را هدیه میکنم به روح حاج حمید سرخه برای روح ان مرحوم که جانباز هشت سال دفاع مقدس بوده یک صلوات بفرستید با تشکر 

کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 91/3/13 7:11 عصر

سوال حضرت محمد (ص) از عزرائیل
روزی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد.
پیامبر (ص) از او پرسید:
"ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟"... روزی رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد.
پیامبر (ص) از او پرسید:
"ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟"
عزرائیل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:
"1- روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست. همه سر نشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت او سوار بر پاره تختهپاره کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد، من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت.
2- هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود. وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم، آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد."
در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر ـ صل الله علیه و آله ـ رسید و گفت: "ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید:
به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم، در عین حال کفران نعمت کرد و خودبینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می دهیم ولی آنها را رها نمی کنیم."
این وبلاگم اجر معنویش را هدیه میکنم به روح حاج حمید سرخه برای روح ان مرحوم که جانباز هشت سال دفاع مقدس بوده یک صلوات بفرستید با تشکر 
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 91/3/12 5:12 عصر

زر اندوزانی که برای مال دنیا کیسه دوخته اند بدانند که لباس آخرت جیب ندارد 
وقتی انسان آنقدر ثروتمند شد که بتواند هر چه دلش می خواهد بخرد ، می بیند معده اش بیمار است و همه چیز را هضم نمی کند .
با پول میشه یه خونه خرید، ولی آسایش رو هرگز...
میتونی باهاش ساعت بخری، ولی فرصت رو هرگز...
میتونی با پول مقام و درجه بخری، ولی آبرو و منزلت رو هرگز...
میتونی یه تختخواب شیک بخری، ولی خواب راحت رو هرگز....
میشه باهاش کتاب خرید، ولی فهم و شعور رو هرگز...
میتونی با هاش دارو بخری، اما سلامتی رو هرگز....
میتونی یه همسر زیبا داشته باشی، ولی عشق واقعی رو هرگز..
این وبلاگم اجر معنویش را هدیه میکنم به روح حاج حمید سرخه برای روح ان مرحوم که جانباز هشت سال دفاع مقدس بوده یک صلوات بفرستید با تشکر 
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 91/3/12 9:47 صبح

دنیا به تو رو می آورد :
نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله فرمود : به مردی که نزد آن حضرت آمده و عرض کرد : دنیا از من رو گردانید ؟
حضرت فرمود : چرا از صلوات فرشتگان و تسبیح خلائق غافلی ؟ ایشان به واسطه آن روزی داده می شوند تسبیح خلائق عبارت است از : سُبْحَانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ سُبْحَانَ اللَّهِ الْعَظِیم
سپس 100 مرتبه بگو : أََسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْه
دنیا با خواری و زاری نزد تو خواهد آمد . آن مرد تا 3 روز به این دستور عمل کرد دیگر فقر را ندید دوباره
نزد حضرت صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد : قسم به کسی که تو را به حق فرستاده دنیا به من
رو آورده نمی دانم آن را کجا قرار دهم
منبع :کلیدهای وسعت رزق و روزی ص 94 
این وبلاگم اجر معنویش را هدیه میکنم به روح حاج حمید سرخه برای روح ان مرحوم که جانباز هشت سال دفاع مقدس بوده یک صلوات بفرستید با تشکر 

کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 91/3/12 9:22 صبح
خواست خدا 
سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی میکرد که وزیری داشت. وزیر همواره میگفت: هر اتفاقی که رخ میدهد به صلاح ماست.
روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید،وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ میدهد در جهت خیر و صلاح شماست !
پادشاه از این سخن وزیر برآشفت و از رفتار او در برابر این اتفاق آزرده خاطر شد و دستور زندانی کردن وزیر را داد...
چند روز بعد پادشاه با ملازمانش برای شکار به نزدیکی جنگلی رفتند. پادشاه در حالی که مشغول اسب سواری بود راه را گم کرد و وارد جنگل انبوهی شد و از ملازمان خود دور افتاد،در حالی که پادشاه به دنبال راه بازگشت بود به محل سکونت قبیلهای رسیدکه مردم آن در حال تدارک مراسم قربانی برای خدایانشان بودند، زمانی که مردم پادشاه خوش سیما را دیدند
خوشحال شدند زیرا تصور کردند وی بهترین قربانی برای تقدیم به خدای آنهاست!!!آنها پادشاه را در برابر تندیس الهه خود بستند تا وی را بکشند،
اما ناگهان یکی از مردان قبیله فریاد کشید : چگونه میتوانید این مرد را برای قربانی کردن انتخاب کنید در حالی که وی بدنی ناقص دارد، به انگشت او نگاه کنید !!!
به همین دلیل وی را قربانی نکردند و آزاد شد.
پادشاه که به قصر رسید وزیر را فراخواند و گفت:اکنون فهمیدم منظور تو از اینکه میگفتی هر چه رخ میدهد به صلاح شماست چه بوده زیرا بریده شدن انگشتم موجب شد زندگیام نجات یابد اما در مورد تو چی؟ تو به زندان افتادی این امر چه خیر و صلاحی برای تو داشت؟!!
وزیر پاسخ داد: پادشاه عزیز مگر نمیبینید،اگر من به زندان نمیافتادم مانند همیشه در جنگل به همراه شما بودم در آنجا زمانی که شما را قربانی نکردند مردم قبیله مرا برای قربانی کردن انتخاب میکردند،
بنابراین میبینید که حبس شدن نیز برای من مفید بود!!!
این وبلاگم اجر معنویش را هدیه میکنم به روح حاج حمید سرخه برای روح ان مرحوم که جانباز هشت سال دفاع مقدس بوده یک صلوات بفرستید با تشکر 
کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 91/3/12 9:9 صبح

حداقل اذکارى که انسان باید درساعات شبانه روز بر آن ها مداومت بکند 
1 - هر روز 100 بار، صلوات بر محمد و آل محمد صلى الله علیه و آله
2 - هرروز 360 مرتبه (به تعداد رگهاى بدن ). (الحمد لله رب العالمین کثیرا على کل حال ).
3 - هر روز 70 مرتبه : (استغفر الله ربى و اتوب الیه ).
4 - هر روز 100 بار: (سبحان الله ).
5 - هر روز 100 بار: (الحمد لله ).
6 - هر روز 100 بار: (لا اله الا الله ).
7 - هر روز 100 بار: (الله اکبر).
8 - هر روز 100 بار: (لا اله الا الله الملک الحق المبین ) و اگر صد مرتبه نتوانستى سى بار بگو.
9- هر روز 100 بار: (لا حول و لا قوة الا بالله ).
10 - هر روز 10 مرتبه : اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له ، الها واحدا احدا صمدا لم یتخذ صاحبة و لا ولدا.
11 - هر روز 360 مرتبه : سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر
12 - هر روز 400 مرتبه : استغفر الله الذى لا اله الا هو الحى القیوم ، الرحمن الرحیم ، بدیع السماوات و الارض ، من جمیع ظلمى و جرمى و اسرافى على نفسى و اتوب الیه .
13 - هر روز 25 مرتبه : اللهم اغفر للمومنین و المومنات ، و المسلمین و المسلمات .
14 - هر روز 15 مرتبه : لا اله الا الله حقا حقا، لا اله الا الله ایمانا و تصدیقا، لا اله الا الله عبودیة ورقا.
15 - هرروز 7 مرتبه : اسئل الله الجنة و اعوذ بالله من النار.
16 - هرروز 7 مرتبه : الحمد لله على کل نعمة کانت او هى کائنة .
17 - هر روز بگوید: بسم الله ، حسبى الله ، توکلت على الله ، اللهم انى اسئلک خیر امورى کلها، و اعوذ بک من خزى الدنیا و عذاب الاخرة .
18 - هر روز بگوید: جزى الله محمدا صلى الله علیه و آله عنا ما هو اهله .
19 - هر روز بگوید: اللهم انى اسئلک بنور وجهک المشرق الحى الباقى الکریم و اسئلک بنور وجهک القدس الذى اشرقت به السماوات ، و انکشفت به الظلمات ، و صلح علیه امر الاولین و الاخرین ، ان تصلى على محمد و آله ، و ان تصلح شانى کله .
20 - هر روز بگوید: سبحان الدائم القائم ، سبحان القائم الدائم ، سبحان الواحد الاحد، سبحان الفرد الصمد، سبحان الحى القیوم ، سبحان الله و بحمده ، سبحان الحى الذى لا یموت ، سبحان الملک القدوس ، سبحان رب الملائکة و الروح ، سبحان العلى الاعلى ،سبحانه و تعالى
این وبلاگم اجر معنویش را هدیه میکنم به روح حاج حمید سرخه برای روح ان مرحوم که جانباز هشت سال دفاع مقدس بوده یک صلوات بفرستید با تشکر 


کلمات کلیدی :
ارسالکننده : نورا حمید سرخه در : 91/3/11 11:25 صبح

ختومات مجرب
1) از امیر المؤمنین علی علیه السلام نقل شده است:
«اگر رزق و روزی و ثروت زیادی می خواهی و دوست داری از هر بنده و آزادی بی نیاز باشی و به زودی به آرزوهایت برسی و از غل و غش و حیله در امان باشی؛ پس «فاتحة الکتاب» را بخوان که اسرار عجیبی در ان نهفته است. برای رسیدن به آرزوها و حاجت هایت، این سوره را در پنج نوبت(صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا) 100 مرتبه تلاوت کن.
پس انچه که از عزت و مقام و حرمت می خواهی، به ?ن می رسی، و ?ن عزّتی که هیچ وقت تغییر و با حادثه های زمان کاستی پیدا نمی کند و نیز توفیق و خوشحالی مداوم به تو می رسد و از همه شرها و ناراحتی ها و ضررها در امانی. هیچ وقت تو را گرسنگی و برهنگی و جدایی یار نمی رسد، و هیچ کس به تو برای امر و نهی مسلط نمی شود، و در حفظ الهی هستی و به ?رزوهایت در زندگی می رسی.پس اگر این ختم را همیشه ادامه دادی، شخصی به عنایت الهی به سوی تو می ?ید و تو را از دیگران بی نیاز می کند.
این طور شروع می کنی:
پس از نماز صبح 30 مرتبه سوره حمد را می خوانی؛ بعد از نماز ظهر 25 مرتبه و بعد از نماز عصر 20 مرتبه و بعد از نماز مغرب 15 مرتبه و پس از نماز عشاء 10 مرتبه حمد را می خوانی.
در قرآن کریم آیه حضرت موسی علیه السلام «و واعدنا موسی ثلاثین لیلة و اتممناها بعشر» اشاره به این معمای ختم سوره حمد دارد.
2) نماز عجیب و مشکل گشا
اگر کسی به نیت قضای حاجت دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت 19 مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم بگوید و بعد از ان سوره حمد را تلاوت نماید و بعد از تمام شدن نماز 786 مرتبه آیه بسم الله الرحمن الرحیم را بگوید هر حاجتی داشته باشد برآورده خواهد شد. انشاءالله.
این وبلاگم اجر معنویش را هدیه میکنم به روح حاج حمید سرخه برای روح ان مرحوم که جانباز هشت سال دفاع مقدس بوده یک صلوات بفرستید با تشکر 
کلمات کلیدی :